Saturday 6 October 2012

برای مبارزه با نظام از پایین ترین لابه یعنی حزب اللهی محل آغاز کنیم


در جنگ ابتدا سربازان پیاده دشمن را می کشند و به سمت فرماندهان پیش میروند و سپس به رهبر یا رئیس آنان حمله می شوند. هر چه پیاده نظام اطراف رئیس یا شاه مخالف زیادتر باشد به همان اندازه زدن او مشکل تر است.
برای مبارزه با نظام جمهوری اسلامی و علی خامنه ای نیز باید از پائینترین لایه یعنی حزب اللهی های کوچه، محل و فامیل آغاز کنیم. به محض برخورد آنها به آنها بگوییم که در بدبختی مردم و اوضاع نابسامان کشور سهیم هستند. به آنها بفهمانیم که نظام به واسطه پشتیبانی آنان است که به دختر باکره هموطن ما تجاوز می کرد و سپس اعدامشان می کرد. به آنها بفهمانیم که قاتل نوجوانانی هستند که در زندانهای ایران اعدام شدند. به آنان بفهمانیم که قاتل 200 هزار جوان ایرانی در جنگ هستند. به آنان بفهمانیم که ملت آنرا شریک دزدان می داند که جامعه را به این روز سیاه انداخته اند.
در یک کلام باید حزب اللهی ها و بسیجی های فرصت طلب آنگونه زیر سئوال ببریم که مانند قاتلان و خلافکاران و فاحشه ها در جامعه سر به زیر شوند. باید ادبیات جامعه به سمتی پیش برود که واژه حزب اللهی همردیف شود با واژه های چون دزد، قاتل، متجاوز و فاحشه.  آن زمان است که می توان به سرنگونی نظام فکر کرد. تا زمانی که حزب اللهی ها سرشان را بالا می گیرند و در جامعه حاضر می شوند نظام آخوندی پابرجا خواهد بود.

2 comments:

  1. This comment has been removed by the author.

    ReplyDelete
  2. مسئله بسیار مهم تفهیم موضوع "جنگ شخصی هر ایرانی با حکومت " است. هر ایرانی موظف است خود را در جنگ شخصی با حکومت بداند. یعنی بر این تصور باشد اگر تمام ملت ایران فردا ساکت شوند او هنوز دارای یک جنگ شخصی است که باید آن را به اتمام برساند! یعنی اگر فردا آقای موسوی و یا کروبی را زندان کردند من کاری به بقیه ندارم! نگاه می کنم ببینم آیا حرکت هماهنگی در اجتماع وجود دارد یا نه . اگر بود که یدالله مع الجماعت! و به آنها می پیوندم ولی اگر نبود من برای خالی کردن حرص خود کاری که از دستم بر می آید را شروع می کنم. فرضا شروع به نوشتن مقالات آنچنانی می کنم و یا می روم روی دیوار های جنوب شهر شعار های اقتصادی می نویسم. اگر هر کسی این مرام را پیشه خود کند , کم کم این قطرات باران به هم متصل شده و عاقبت رود خانه ای خروشان خواهد شد. در روانشناسی نیز این امر شدیدا توصیه می شود. اگر محرکی نامطلوب شما را خشمگین ساخت , حتما با دادن پاسخی مناسب ناراحتی خود را نشان دهید ولو با یک اخم ساده باشد. در جنگ شخصی خود با حکومت اول باید دید آیا حرکت جمعی وجود دارد یا نه تا بدان پیوست والا یک کاری را خودمان شروع می کنیم. بهر جهت نباید به بهانه ی فقدان" شبکه" منفعل شد.کاچی بهتر از هیچی است . ضمن اینکه برایت بگویم که یکی از راه ای سقوط دیکتاتورها, آنارشیسم است . آنارشیستها توانسته اند چند دیکتاتور را با ایجاد هرج و مرج فردی از پا در بیاورند. ببینید در 25 بهمن یک جوان داغ دیده با انجام جنگ شخصی خود با حکومت با انجام یک حرکت ابتکاری فوق العاده عالی به بالای جرثقیل می رود و شخصا انتقامی از حکومت می گیرد که در تاریخ ماندگار شد! و یا آن کسی که در تونس خود را آتش زد اصلا یک در صد میلیون هم فکر نمی کرد که کار او نتیجه داشته باشد. ولی او با اعتقاد به جنگ شخصی خود با حکومت انتقام خود را به بهترین وجه گرفت. منظور این نیست که برویم خودمان را آتش بزنیم نه ولی خیلی کار های دیگر هم می شود کرد !
    پس باید هر کسی به جنگ شخصی خود با حکومت احترام بگذارد و کاری با انفعال بقیه نداشته باشد.
    باید کاری کرد که ماموران حکومت احساس امنیت نکنند. آنها در بین این مردم "زندگی" می کنند و نباید گذاشت راحت ول بگردند!

    ReplyDelete